بیا تو جـــوان،اسرارموفقیت،ازدواج | ||
از آنجا که بنابر مطالعات روان شناختى و آموزه هاى دینی، عوامل مختلف وراثتى و ژنتیکى و حتى محیطى از آغاز شکل گیرى نطفه بر انسان تأثیر به سزایى دارند، باید از دوران انتخاب همسر و حتى پیش از آن براى برخودارى فرزندان آینده مان از تربیتى سالم و مناسب، زمینه سازى نماییم. بر همین اساس، پیامبر اکرم (ص) از ازدواج با همسران ناشایست نهى فرموده و فرزندان به دنیا آمده از آنها را تباه شده و از دست رفته مى شمارد. امیر مؤمنان (ع) نیز خصلت هاى زشت و زیبا در روح و روان انسانها را متأثر از شیر مادران شان مى داند. آزمایشهاى تجربى در این زمینه نیز این واقعیت را تأیید مى کند که انسان از دوران جنینى نسبت به محیط و صداهاى مختلف اطراف خود حساس بوده و به خصوص از مادر و سخنان و روحیات وى تأثیر مى پذیرد. به همین دلیل، در اسلام به پدران سفارش شده است که از روزى حرام اجتناب ورزند . به مادران توصیه شده که در دوران بارداری، مراقب اندیشه ها و رفتارهاى خویش بوده، همواره در طهارت جان و پاکیزگى تن و روان تلاش کنند؛ چرا که از کوزه همان برون تراود که در او است. پس از ولادت نیز فرزندان به طور مستقیم در معرض برخى آداب و مراسم مذهبى قرار مى گیرند؛ آدابى مانند خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ که در روایات به عنوان پناهى در برابر وسوسه هاى شیطانی شمرده شده است؛ کام گرفتن کودک با تربت امام حسین (ع)؛ انجام غسل ولادت؛ ختنه کردن؛ عقیقه کردن؛ صدقه دادن به وزن موى سر کودک از طلا یا نقره و به وزن بدنش از خرما و ..... امروزه از نظر علمى نیز تأثیر بسیارى از این اعمال برآینده کودک غیرقابل انکار است. با این حال، بدیهى است که فرزندان را نمى توان از آغاز تولد به طور مستقیم مورد تعلیم و تربیت قرار داد و ناچار باید منتظر پیدایش زمینه هاى یادگیرى و تربیت پذیرى در آنها بود. در این باره که آموزش و پرورش دینی فرزندان را از چه سنى باید آغاز کرد، میان دانشمندان و کارشناسان امور تربیتی اختلاف نظر است. بر همین اساس، امام باقر (ع) در حدیثى مفصل به تشریح وظایف اولیا در تربیت ایمانى فرزندان از سن سه سالگى مى پردازد: در سه سالگى کلمه توحید « لا اله الا الله » را به کودک بیاموزید و در چهارسالگى با نبوت پیامبر اسلام آشنایش سازید و در پنج سالگى رویش را به قبله کنید و سجده بر زمین را یادش دهید. در شش سالگى رکوع و سجود را به شیوه صحیح به او بیاموزید و در هفت سالگى وضو و نماز را به طور کامل آموزش دهید. براساس این حدیث شریف، کودک را باید در سه سالگى با خداوند، در چهار سالگى با نبوت و در پنج و شش سالگى با پرستش به شیوه هاى مختلف آشنا ساخت، تا آن که در هفت سالگى بتوان مجموعه نماز را به عنوان نمادى از کل دین و به تعبیر روایات ستون دین به او القاء نمود. نکته مهم دیگر در این میان توجه به پرسشهاى دینى کودکان است. آنها بر مبناى سیر پیش گفته به پرسش درباره مذهب و موضوعات دینى پرداخته، برکسب درک و فهم خود، سوالات متفاوتى از اطرافیان مى پرسند. در شش سال اول درباره منشأ و علت اشیاء سؤال مى کنند: من از کجا آمده ام؟ آسمان را که درست کرده است؟ و .... در سن 7 تا 10 سالگى سوالهایى عمیق تر میپرسند و خواهان پاسخ هایى مستدل تر هستند: چرا خدا دیده نمى شود؟ چگونه خداوند در همه جا حضور دارد؟ خدا چیست؟ انسانها چطور در قیامت دوباره زنده مى شوند؟ در سنین نوجوانى به دلیل افزایش آگاهى ها و معلومات بر دامنه و عمق سوالات افزوده مى شود. اگر مبانى اعتقادى در سالهاى پیش در ذهن شان جاى گرفته باشد، پاسخ به سوالات بعدى آسانتر خواهد بود؛ زیرا پاسخهایى که در سنین قبل شنیده اند، فضایى اعتقادى در ذهن شان ترسیم نموده و در آن فضا به اندیشه و پرسش مى پردازند.
در این سنین سه گونه احساس در رابطه با مذهب برای فرزندانمان پدید مى آید: 1ـ رشد و گسترش و تقویت حس مذهبى و علاقه مندى به دین؛ 2ـ پیدایش تردید در آموخته هاى پیشین؛ 3ـ پیدایش سوالات متعدد و برخاسته از آن تردیدها.
نکته در خور توجه در این زمینه آن است که فرزندان در این سنین، به علت غرور نوجوانی، گاه از طرح همه سوالات خویش پرهیز دارند و همچنین به دلیل رشد عقلانیت و قوه استدلال شان به هر پاسخى راضى نمى شوند؛ لذا بر ما است که مستقیم و غیر مستقیم، آنان را به سخن آورده و سپس پرسشهاى شان را مستدل و منطقى و در حد فهم و درکشان پاسخ دهیم. [ یکشنبه 86/7/15 ] [ 11:10 عصر ] [ مهدی ]
[ دلنوشته () ]
|