بیا تو جـــوان،اسرارموفقیت،ازدواج | ||
اعلامیه ای رسمی با زبان اول شخص مفرد
کتیبه داریوش - بیستون میان کرمانشاه و همدان، یا اکباتانای باستانی پایتخت مادها، کوه بیستون قرار دارد که در دوره هخامنشیان به آن بغستان (جایگاه خدایان) می گفتند. در اینجا روی صخره ای با حدود 60 متر ارتفاع (که بر بالای برکه ای که از چشمه ای آب میگیرد قرار دارد) یادمان عظیم تاریخی داریوش یکم، پرآورازه ترین پادشاه هخامنشی، قرار گرفته است. اینکه داریوش اینجا را برای بنای تاریخی خود انتخاب کرده تصادفی نبوده است. جاده بسیار کهن کاروان رویی از اینجا می گذشت، محلی که حتی اکنون سرزمین کم ارتفاع بین النهرین، یعنی حوزه پیرامون بابل و بعداد را به سرزمین مرتفع ایران (اکباتانا) می پیوندد. این جاده سپس به خاور دور متصل شد و نام "جاده ابریشم" را به خود گرفت. کوه بیستون، چنانکه از نام آن بر می آید، بی تردید از دیر باز و سپس در زمان هخامنشیان از اهمیت دینی و آیینی برخوردار بوده است. گزارش هردوت مبنی بر اینکه پارسیان بر قله کوهها برای خدایانشان قربانی می کرده اند (و اکنون نیز این کار را در خود کوهها انجام می دهند) احتمالآ نشاندهنده حرمتی است که این کوه داشته است. و سرانجام - این باید مهمترین دلیل باشد که چرا داریوش نقش برجسته و سنگنبشته خود را در اینجا قرار داد - در محلی نزدیک اینجا بوده که او و دوستان توطئه گرش توانستند "گئوماته" غاصب را در اقامتگاه تابستانی اش بکشند و مهار کشو را خود بدست بگیرند. داریوش در سنگنبشته ای توصیف می کند که این سرنگونی چگونه رخ داده و نیز چگونه شورشیان سالهای بعد شکست خوردند، شورشهایی که در اکثر بخشهای امپراتوری با حداکثر خشونت درهم شکسته شد ... طرحی از کوه بیستون در صده ششم قبل از میلاد بدون تردید سنگنبشته جنبه تبلیغی دارد و توصیف شاه از خویشتن است، و از این لحاظ بسیار همانند کارنامه "اوگوستوس" است. هم داریوش و هم امپراتور روم مشتاق بودند که در باره مشروعیت حکومت خود تبلیغ کنند و رژیم خود را داروی آشوب و بی نظمی و بی سامانی و نا امنی بنمایانند. هر دو نیز برای اینکار از روش مشابهی استفاده کردند. اعلامیه ای رسمی با زبان اول شخص مفرد بصورت روایتی اصیل در محلی مهم، در جایی آرامگاه و در جایی محل پیروزی، و سپس آن را نسخه های متعدد در سراسر امپراتوری توزیع کردند. بدین سان است که کارنامه "اوگوستوس" - دست کم بصورت تکه پاره - به دو زبان یونانی و لاتین در یادمانهای آنکارایی و در نسخه های تک زبانه ... به دست ما رسیده است. و سنگنبشته داریوش نه تنها بصورت روایت میخی سه زبانه باقی مانده، بلکه بطور ناقص نیز در قطعات یک زبانه از بابل، و در روایت آرامی متعلق به صد سال بعد و از طریق مهاجر نشینان در جنوب مصر به دست ما رسیده است. داریوش می گوید : "اکنون آنچه بوسیله من کرده شده تو را باور آید. همچنین به مردم بسپار! پنهان مدار! اگر این گزارش را پنهان نداری، به مردم بگویی، اهورامزدا دوست باد و دودمان بسیار و زندگیت دراز باد! ... اگر این گزارش را پنهان بداری، به مردم نگویی، اهورامزدا دشمن تو باشد و تو را دودمان نباشد!" [ چهارشنبه 85/9/15 ] [ 1:32 عصر ] [ مهدی ]
[ دلنوشته () ]
|