برترین ها ، خیلی از آدمها گمان میکنند که منشا و کلید بسیاری از رفتارهایشان در بیرون از وجود آنهاست درحالیکه در حقیقت این کلید درون است. تیپشناسی روشیاست که به ما کمک میکند بفهمیم چرا آدمهای مختلف در موقعیتهای متفاوت بهگونهای خاص و متفاوت برخورد میکنند. در حقیقت تیپشناسی به ما میآموزد که زاویه دید هرکدام از افراد با هم متفاوت است و به همین نسبت رفتارهایشان نیز با هم فرق دارد.
تیپشناسی با دستهبندی انسانها میخواهد نوعی نگاه علمی به فضای درون انسانها داشته باشد. در حقیقت تیپشناسی انیاگرام میخواهد به انسانها کمک کند که نگاهی عمیقتر و علمی بهخودشان، زندگیشان و ارتباطشان با دیگران داشتهباشند.
انیاگرام میکوشد به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا آدمها موفق میشوند ولی لزوما راضی نمیشوند؟! ما آدمهای بسیاری داریم که در زندگی موفق هستند ولی از زندگیشان راضی نیستند. لازم به ذکر است، این بحث را دکتر اصغر فروعالدین عدل وارد ایران کرد.
(البته در اینجا فقط 3 تیپ معرفی شدهاند، 6 تیپ بعد را در شماره بعد بخوانید)
تیپشناسی انیاگرام به چه معناست؟
هدف اول انیاگرام این است که انسانها خودشان را بشناسند و هدف دوم آن یاد دادن چگونگی برقراری ارتباط موثر با دیگران است یعنی در زمانی کوتاه اطلاعات زیادی را از دیگران به دست بیاوریم و با آنها به موثرترین صورت ارتباط برقرار کنیم. در مکتب انیاگرام 9 تیپ شخصیتی وجود دارد باید عنوان کنیم بودن همه این 9 تیپ در جهان کاملا لازم و ضروری است تا هم تنوع باشد و هم اینکه هرکدام کارایی خاص خودشان را داشته باشند. هرکدام از این 9 تیپ بهطور ناخودآگاه قواعد رفتاری ویژه، نگاه و منظر خاصی به دنیای پیرامونشان دارند که با مطالعه مکتب انیاگرام این قواعد شناخته میشوند تا در ارتباطات از آنها استفاده شود.
تیپ1:کمالگراها
خوبهایی که از زندگی لذت نمیبرند
همان طور که از اسمش مشخص است، افراد این تیپ همیشه دنبال بهترینها هستند در حقیقت آدمهای آرمانگرایی هستند که خیلی برایشان مهم است خوب باشند.
نشانههای رفتاری
این افراد میخواهند همیشه در زندگی نقش پسر خوب یا دختر خوب را بازی کنند.
دیگران نیز از اینگونه افراد انتظار دارند که همیشه آدم خوبه باشند، مثلا والدین همیشه او را بهعنوان پسر خوب یا دختر خوب میشناسند.
همواره برایشان درست و غلط مهم است، یعنی همیشه میخواهند کارهایشان درست و بهترین باشد.
اگر زمانی بفهمند کار نادرست یا اشتباهی کردهاند، کاملا به هم میریزند.
همیشه یک ترس درونی از اشتباه کردن در آنها وجود دارد.
این افراد سرزنشهای درونی فراوانی دارند به همین دلیل همیشه در درونشان احساس گناه و سرزنش می کنند.
همیشه فکر میکنند، باید کاری انجام دهند که بهتر شوند.
این آدمها در تمام طول زندگیشان بهدنبال انجام کارهایی هستند که مفید باشد.
این آدمها معمولا از لحظاتشان لذت نمیبرندو نمیتوانند در همان لحظه باشند یعنی همیشه در آینده بهدنبال نتیجه هستند.
تنها وقتی به نتیجه برسند احساس خوبی خواهند داشت که البته این احساس خوب موقت است چون وقتی نتیجهای بهدست میآید دیگر تمام است و تلاش برای نتیجه دیگری آغاز میشود.
مدام در حال ارزیابی خودشان هستند و مدام در ذهنشان در حال پرسیدن سوالهایی مانند من به اندازه کافی خوب هستم؟ یا من به اندازه کافی کار میکنم؟ یا…هستند یعنی همیشه در درونشان دادگاهی برپاست.
همیشه ناراضی و سرخورده و ناراحت هستند چون یک آدم کمالگرا انتظارات و توقعات زیادی از خودش، دیگران و دنیای پیرامون دارد.
معمولا از همه اتفاقات ناراحت هستند و مدام «چرا» میگویند.
مرتب میزان پیشرفتشان را ارزیابی میکنند.
همیشه نگاهشان این است که یا همه یا هیچ. یعنی فکر میکنند، تنها یک راه درست وجود دارد.
برای این آدمها قوانین و چهارچوبها خیلی مهم است.
آنقدر بهدنبال بینقصها و کاملها هستند که چندان از زندگی لذت نمیبرند.
ذهن خیلی شلوغی دارند.
نظم و هماهنگی و همیشه مرتب وبا برنامه بودن برایشان خیلی مهم است.
چطور کمالگراها را بشناسید
1. باید و نباید از واژههایی است که زیاد استفاده میکنند مثلا تو باید به من زنگ میزدی یا تو باید…
2. این افراد دوستان و ارتباطات کمی دارند(ممکن است دوستان صمیمی خاص داشته باشند ولی مسلما تعداد آنها کم است)
3. به راحتی کسی را نمیپذیرند و چون نگاهی عیبجو دارند به محض پیدا کردن ایرادی او را کنار میگذارند.
4. این افراد تنوع طلب نیستند مثلا بیشتر لباسهای تکراری میپوشند، چیزهای تکراری استفاده میکنند، برای اینکه اشتباه نکنند خیلی بهدنبال چیزهای جدید نیستند.
5. خیلی آدمهای کنترلگری هستند این موضوع را بهخصوص کسانی که با آنها زندگی میکنند متوجه میشوند.
6. مدام میخواهند، رفتار دیگران را اصلاح کنند بهخصوص وقتی نقصها و ناپختگیهای دیگران را میبینند شروع به غرزدن و انتقاد کردن میکنند.
7. بیشتر در حال گوشزد کردن نقصهای دیگران هستند نه تشویق کردن آنها.
8. اگر کاری را به آنها واگذار کنند به نحو احسن انجام میدهند.
ایرادگیرهای انتقادناپذیر
1. همیشه در تصمیمگیری مشکل دارند چون از اشتباه کردن میترسند. تصمیمگیری قطعی برایشان سخت است مثلا وقتی میخواهند لباس بخرند بارها و بارها مغازههای مختلف را میبینند با دیگران مشورت میکنند بالاخره نمیتوانند به راحتی تصمیم بگیرند.
2. مدام از دیگران ایراد میگیرند.
3. از اینکه مورد انتقاد قرار بگیرند میترسند، وقتی انتقادی را میشنوند ناراحت میشوند.
4. پذیرش کمی دارند.
5. معمولا هم نسبت بهخودشان وهم دیگران نوعی خشم و عصبانیت دارند چون نقصها را میبینند.
6. تحمل عقاید متفاوت را ندارند و فقط نظر خودشان را درست میدانند.
7. مقداری خودخواه هستند یعنی فقط خودشان را قبول دارند.
یک کمالگرا چطور بهتر میشود؟
1. آنها باید بپذیرند تنها موجود بینقص، خالق جهان است و لزوما در دنیای پیرامون و همه آدمها نقصها و اشتباهاتی وجود دارد.
2. باید با سرزنشهای درونیشان آشنا شوند و بفهمند که ریشه این سرزنشها در دوران کودکی است و یک بار برای همیشه از این سرزنشها رها شوند.
3. نباید کارهای اجباری و مسئولیتهای پیاپی را بپذیرند چون میخواهند همه کارها را به نحو مطلوب و حتما خودشان انجام دهند و به دیگری نسپارند و این به آنها استرس زیادی وارد میکند یعنی باید یکسری کارها را تقسیم کنند و یکسری را نپذیرند.
4. باید معیارها و قوانین درونی و ذهنی را که برایشان دست و پاگیر است و آزارشان میدهد زیر سوال ببرند و بعضی را حذف کنند یا تغییر دهند.
5. باید یاد بگیرند که حق اشتباه دارند و اینقدر خود را زیر سوال نبرند و بهخودشان حمله نکنند و بدانند یک جاهایی میتوانند از اشتباهاتشان عبور کنند.
6. این افراد نگران قضاوتهای دیگرانند، برای غلبه بر این ترس مدام با دیگران چک کنند یعنی مثلا بپرسند شما از دست من ناراحتید؟ یا شما درباره من بدفکر میکنید؟ و…
7. راههای مختلف را انتخاب کنند و بدانند همیشه تنها یک راه آنها را به مطلوبشان نمیرساند.
8. سعی کنند علاوهبر اینکه به مفید بودن فکر میکنند از تکتک لحظات زندگی لذت هم ببرند.
تیپ2: مهر طلبها
مهربانهایی که در 50 سالگی میفهمند زندگی را باختهاند
این آدمها عاشق محبت کردن هستند،آنقدر به همه سرویس میدهند که خودشان را فراموش میکنند یعنی خیلی آدمهای احساسی هستند و عکسالعملهای دیگران برایشان خیلی مهم است.
نشانههای رفتاری
بیشتر تواناییها و وقت خودشان را صرف دیگران میکنند و مدام تلاششان برای آسایش دیگران است.
خیلی دست و دلباز هستند و از خودشان برای دیگران مایه میگذارند تا حدی که دیگران را بدعادت میکنند.
حاضرند به خاطر دیگران از همه علائق و خواستههای خودشان بگذرند.
به خاطر ناراحت نکردن دیگران در نه گفتن مشکل دارند چون مهمترین دغدغهشان این است که کسی از دستشان ناراحت نباشد.
در سرویس دادن به دیگران افراط میکنند و انگار دوست دارند دیگران به آنها نیاز داشته باشند.
بیش از حد توانشان به دیگران قول مساعد میدهند تا دیگران را از خودشان راضی نگه دارند.
نیاز شدیدی به محبت و تایید احساسی دارند و مدام از خودشان میپرسند آیا من را دوست دارد؟
اگر مورد تحقیر یا اهانت قرار بگیرند خیلی آزار میبینند و احساس میکنند از درون خالی شدهاند و سعی میکنند رضایت اهانتکننده را بهدست بیاورند و در نتیجه شروع به مایه گذاشتن برای او میکنند.
پشت همه رفتارهای آنها ترس از طرد شدن وجود دارد.
برای این آدمها زندگی بدون عشق معنایی ندارد، هم در روابط با همسرشان و هم در روابط روزمره احساس و عشقشان را به دیگران میدهند.
چون تمام وقتشان را برای دیگران میگذارند پس یکسری از خواستههای درونی خودشان سرکوب میشود و این امر منجر به خشمهای درونی میشود، خشم از اینکه دیگران به من توجه ندارند یا دیگران از من سوءاستفاده میکنند یا…
خود را سرزنش میکنند که نمیتوانند نه بگویند.
ترس از تنهایی دارند.
چگونه مهر طلبها را بشناسیم
1. آدمهایی تنوع طلب هستند.
2. بسیار دوست داشتنی بوده و چهرههایی آرام و دلنشین دارند.
3. خیلی مهربانند و به دیگران محبت میکنند.
4. دیگران از حضور آنها در جمع لذت میبرند.
5. دوستان زیادی دارند و با همه جور آدم میتوانند کنار بیایند به خاطر اینکه سازگاری زیادی دارند.
6. شرایط را ساده میکنند و سخت نمیگیرند.
7. آدمهای حمایتگر و نیکوکاری هستند و در فضاهای خیریه زیاد حضور دارند.
مهربانهای بیثبات
1. نمیتوانند به راحتی حرفشان را بزنند و مقتدر باشند.
2. خواستهها و نیازهایشان را سرکوب میکنند بنابراین خیلی از خواستهها و تمایلات خود را از دست میدهند، این افراد معمولا به50 سالگی که میرسند خیلی به هم ریخته میشوند چون میبینند که زندگیشان فقط صرف دیگران شده نه خودشان.
3. برای اینکه دیگران همیشه از آنها راضی باشند تواضع و چاپلوسیهای خاصی دارند.
4. نمیتوانند برای خودشان هویت ثابتی داشته باشند و از آن دفاع کنند.
5. چون توان نه گفتن را ندارند، نمیتوانند استقلال کاملی داشته باشند.
6. چون به دیگران زیاد سرویس میدهند، انتظار همان سرویس را هم از دیگران دارند، در واقع یکی از غرهای همیشگیآنها این است که آنقدر که من به دیگران سرویس میدهم دیگران به من توجه نمیکنند.
چگونه بهتر شوند؟
1. باید نیازهای درونی خودشان را پیدا کنند.
2. باید به نیازهای سرکوب شدهشان توجه کنند و حرفشان را به راحتی به دیگران بزنند، چون معمولا افراد این تیپ حرف دلشان را به راحتی نمیزنند.
3. باید حواسشان باشد که گاهی متواضع بودنشان میتواند شکل غرور بگیرد.
4. حواسشان به چاپلوسیها و تعریفهایی که از دیگران میکنند باشد چون یک زمانهایی دلیلی ندارد و صرفا به خاطر جلب توجه است.
5. حواسشان باشد که به دیگران زیادی سرویس میدهند و این میتواند خستهشان کند و بهتر است گاهی در حدتعادل برای خود نیز وقت بگذارند.
6. کشف کنند خشمهایشان از کجاست تا ببینند همین نه نگفتن ریشه بسیاری از نارضایتیهایشان است.
7. نیازهای خودشان را به دیگران بگویند و مدام نگویند هرچه شما بگویید.
8. اگر میخواهند به دیگران سرویس دهند بدون توقع باشد یعنی توقعشان را بالا نبرند.
9. برای تایید دیگران تلاش نکنند.
10. صحبتکردن با دیگران درباره احساسات و درونشان هم بسیار کمککننده است.
تیپ3: موفقیت طلب
جاهطلبهای بیاحساس
این گروه همیشه بهدنبال موفقیت و مطرح بودن هستند، میخواهند خودشان دیدهشوند و جلب توجه کنند نه اینکه مثل تیپ کمالگرا کار را به بهترین نحو انجام دهند.
نشانههای رفتاری
در هرکاری قرار بگیرند پیشرفت زیادی میکنند تا حدی که همه آنها را میبینند.
به راحتی میتوانند رنگ عوض کنند یعنی در هر موقعیتی میتوانند به راحتی شبیه همان موقعیت شوند چون هدف برایشان مهم است و اهمیتی ندارد که چگونه به آن میرسند.
اهداف بسیار مشخصی دارند و دقیقا میدانند چه میخواهند و بهشدت برای آن تلاش میکنند.
کارها را بهنحو احسن انجام میدهند تا به موفقیت برسند و مطرح شوند درحالیکه تیپ یک کارها را درست انجام میداد که سرزنش نشود یعنی رفتارشان ممکن است در ظاهر یکی باشد اما هدفشان متفاوت است.
در درونشان بهدنبال پول، دارایی، امنیت، رفاه، پرستیژ، موقعیت اجتماعی، شهرت و پیشرفت هستند.
مهمترین مشغله ذهنی آنها این است که آیا من موفقم درحالیکه افراد تیپ یک فقط خوب بودن برایشان مهم بود نه موفق بودن.
زندگی را یک میدان رقابت میدانند که باید در آن برنده شوند.
دوست دارند به خاطر موفقیتهایشان تشویق و تحسین شوند.
چگونه موفقیت طلبها را بشناسیم
1. این آدمها هویتشان را با جایی که کار میکنند معرفی میکنند، مثلا خودشان را بهعنوان مهندس معرفی میکنند و این مهندس بودن برایشان مهم است یعنی همه وجودشان با کارشان تعریف میشود و همه زندگیو ارزششان کارکردن است.
2. آدمهای خوشبین، فعال، پرانرژی و باهوشی هستند.
3. در انجام کارها سرعت خیلی بالایی دارند و آدمهای خیلی شلوغی هستند و معمولا چند کار را با هم انجام میدهند.
4. معمولا در جمعهای مختلف درباره موفقیتهایشان زیاد صحبت میکنند.
5. هیچچیزی نمیتواند باعث توقف کارشان شود و معمولا دوست دارند کار کنند تا به روابط و احساسات بپردازند.
6. به راحتی روی ذهن دیگران تاثیر میگذارند و خیلی خوب میتوانند با حرفهایشان توجه و اعتماد دیگران را جلب کنند.
7. خیلی به اوقاتفراغت نمیپردازند چون اصولا پر مشغلهاند به همین خاطر گاهی هم خودشان خسته میشوند و هم و خانوادهشان از آنها گلهمند میشود.
ایرادات
1. در میان تمام تیپها این گروه بیشترین درگیری را با احساسات درونیشان دارند و فکر میکنند احساسات مانع پیشرفتشان است و در نتیجه آنها را خیلی سرکوب میکنند و احساسات دیگران را هم خیلی خوب درک نمیکنند.
2. یک زمانهایی نقش بازی میکنند و نقاب به چهره میزنند و ممکن است به آنچه در ظاهر میگویند عمل نکنند یعنی دروغ میگویند مثلا چیزهای غیرواقعی از خودشان تعریف میکنند.
3. تکبر و غرور خاصی هم دارند چون خودشان را خیلی موفق میدانند و میخواهند دیگران نیز این را بدانند.
چگونه بهتر شوند؟
1. باید یک جاهایی به آنچه زندگی برایشان رقم میزند راضی باشند مثلا گاهی شکست را نیز بپذیرند و اینکه هر کسی ممکن است شکست بخورد، در این صورت بهطور حتم اضطرابشان کم خواهد شد.
2. گاهی برای یک مدتی کار نکنند و بهخودشان و خانوادهشان بپردازند، کمی استراحت کنند تا انرژی بیشتری بگیرند.
3. تصمیم بگیرند یک جایی با ترسهایشان روبهرو شوند و از خودشان بپرسند، چه چیزی باعث میشود که من اینهمه کار کنم؟
4. گاهی به جای توجه به اعمال و کارها، بهخودشان توجه کنند و ارزشهای وجودی خودشان را فارغ از کارها ببینند.
5. باید تمرین کنند تا احساسات و هیجانهایشان را نشان دهند.
6. معمولا دعا و نیایش و مدیتیشن میتواند آنها را آرام کند.
7. از آنجایی که مغرور هستند بهتر است گاهی به اشتباهاتشان در مقابل دیگران اعتراف کرده و تلاش کنند خودشان را به دیگران نشان دهند.
8. در حین کار هم توجه کنند که به احساساتشان توجه کنند.
ادامه دارد...