آقا پسرهایی که دنبال یافتن دختری خوب برای همسری هستند نیز ضمن رعایت همهی اصول و توصیههایی که در فرهنگ غنی اسلام شده، مثل: ازدواج با کفو (همتا)، با خوش اخلاق، اکتفا نکردن به ظاهر، پرهیز از اصرافگرایی و تجمل و ...، به نکات ذیل که متأسفانه به خاطر القائات و فرهنگسازیهای سینمایی و سریالی بسیار رایج شده است، دقت کنند:
1- دختر خانمها (از هر فرهنگ و ملیتی که باشند) نیز به هنگام ازدواج به دنبال همسری میگردند که مرد زندگی آنها باشد. لذا از ادا و اطوارهای زنانهی مردان سریالی به شدت پرهیز کنید. زیر ابرو برداشتن، نازک حرف زدن، لوس شدن، ناز دخترانه کردن، با سر انگشت دست دادن، لکهای صورت را با پودر آرایشی پوشاندن، انگشتر و زنجیر طلا انداختن ... و خلاصه همهی این اموری که برای دختر خانمها حسن و زیبایی و لطافت است، برای شما قبیح است و دخترهای خوب اصلاً نمیپسندند.
2- دخترهای خوب حتی اگر به لحاظ مالی و یا سطح تحصیلات افضل از شما باشند، به دنبال مردی میگردند که بتوانند به او تکیه کنند. اصلاً به پیامهای القایی این سریالهای فمینیستی که زنان را مدیر و مدبر و مردان را زیزیهای وابسته نشان میدهند توجه نکنید. مرد باشید و خود را پایدار و محکم و قابل تکیه بسازید و نشان دهید و بدانید که «عقل و درایت» قابل تکیه است و نه اداها و اطوارها. دخترهای خوب نیز پسر عاقل و محکم (مرد) را میپسندند، نه این «اشباه الرجال» سریالی را.
3- اگر میخواهی دخترانی را متوجه خود کنی تا از میان آنها دختر خوب و مطلوبی را برای ازدواج انتخاب کنی، به ظاهرت هم خیلی دقت کن. تمیز و خوشبو کافیست. لازم نیست مثل عکس ژورنالها یا خوانندگان روی سن یا بازیگران پشت دوربین یا مجسمهی مدهای جدید باشی. باور کن این که شلوار فاق کوتاه بپوشی و مرتب خم بشی تا بند پهن شورتت با مارکش پیدا شود، یا یقهات را تا زیر سینه باز کنی، یا اگر احیاناً هیکل مناسبی داری، تیشرتی تنگ و نازک بپوشی که آستینش بالای بازو باشد و حتی وقت برداشتن یک شاخه گل که هیچ وزنی ندارد، چنان بازو بگیری که عضلات ساعدت و گردنت هم بیرون بزند و ...، نه تنها هیچ جاذبهای برای یک دختر مطلوب برای ازدواج ندارد، بلکه حالش هم به هم میخورد. باور نمیکنی از خودشان بپرس.
4- متأسفانه بسیار دیده شده برخی از آقا پسرها، وقتی با دختری آشنا میشوند – مثلاً مقدمات انجام شده و ارتباطی مشروعی برای شناخت بیشتر برقرار کردهاند - همهی مردانگی خود را با تندگویی، پرخاشگری، به کار بردن کلمات رکیک - حتی فحش دادن، کنف کردن، اخم و تخم ... و حتی قهر کردن مکرر به نمایش میگذارند! عزیز دل برادر، گوش دخترها بیشتر از چشمشان تأثیر پذیر است. خوب قشنگ حرف بزن و حرف قشنگ بزن. در خیابان زیاد دیدم که پسری جفنگ، دختری بسیار زیبا، افتاده، مطیع و ... را به دنبال میکشد و به او میگوید: «خاک بر سر خرت کنن، خوب راه بیا دیگه»! دختر بدبخت هم در حالی که پاشنهی کفشش درآمده، دنبال او گریهکنان میدوید. با خودم گفتم: پسر و دختر هم، پسر و دخترهای قدیم. این پسرها چقدر الفاظ و اشعار شاعرانه حفظ میکردند تا به دختر بگویند؟! اما الآن ... .
5- عزیز دل برادر، فریب جاذبههای ظاهری را نخور. همانطور که هر پسر بد رفتاری، هر غلطی هم که کرده باشد، به وقت ازدواج یک دختر آفتاب و مهتاب ندیده میخواهد، هر دختری هم برای ازدواج یک پسر عاقل، مؤمن، مؤدب، سالم و پاک را ترجیه میدهد. لذا حتی دختر نامطلوب نیز برای ازدواج و یا دست کم «نا همتا» در جذب چنین پسری میکوشد، چه رسد به دختر خوب و مطلوب. و چون اولین حربهی دخترهای این تیپی برای به دام انداختن، جاذبههای زنانه است و نیز میدانند چنین پسران پاکی با اولین نگاه همهی وجودشان به لرزه میافتد و سریع خود را میبازند، با تمام ظاهری که اصلاً به شما نمیخورد، جلو آمده یک سلام میدهند و یک سؤال میکنند. مثلاً ببخشید ساعت چنده؟ بعد یک نگاه با یک مرسی ظریف. دیگه خر بیار و باقالی بار کن. نتیجه همین میشود که میبینید. آقا پسری که در همین سن کم جای مهر روی پیشانیاش نقش بسته، با خانمی تمام آرایش کرده و جذاب برای همگان در خیابان راه میافتد! میپرسی: آقا شما را با ایشان چه کار؟ با خجالت و افسوس، آهی از نهاد بر میکشد و میگوید: ببخشید، خانم بنده هستند!
پس عزیز دل برادر، باز هم میگویم، دخترهایی که با نمایش بدن یا با سایر جاذبههای جنسی سعی در جلب توجه تو را دارند، به دردت نمیخورند. آنها را رها کن تا با همتای خود ازدواج کنند.
6- مکان و شیوهی همسریابی، دو اصل مهم است که اگر مورد توجه جدی قرار نگیرد، از همان ابتدا زندگی را تلخ میکند. یکی گفت: میگویند زندگی مانند یک پیت است که یک وجب اولش عسل است (ماه عسل و اوایل زندگی)، اما بقیهاش چیزهای تلخ و بد مزه و بد بو است (اسم نمیآورم)، اما پیت زندگی من را بر عکس دستم دادهاند و هر چه میخورم به آن بخش یک وجبی عسل نزدیک هم نمیشوم!
آقا پسر خوب، ای مرد عاقل در شرف ازدواج، دقت کن: پارک، سر کوچه، کافیشاپ، میهمانیهای مختلط آن چنانی یا خدایی ناکرده پارتی و ...، هیچ مکان مناسبی برای یافتن همسری خوب و ایدهال نیست، هر چند که برق دلبریایی دختران شرکت کننده چشمت را کور کند. اگر اینجاها کسی را پیدا کردی، بعداً خواهی گفت: کاش کور میشدم و نمیدیدم.
چشمچرانی هم شیوهی مناسبی برای همسر یابی نیست. در این امر مهم چشم سر باید بسته باشد و چشم عقل و بصیرت باز و تیز بین باشد. وگر نه پیت عسل برعکس نصیبت میشود.
7- در فیلمها و سریالهای تلویزیونی ما (به لطف کارگردانان فمینیست)، غالباً مردها بیسواد، بیعرضه، بیعقل، بیاخلاق، بیهمت، بیحوصله، بیذوق، بیهنر، بیهمت ... و در یک جمله واقعاً «بی همه چیز» هستند. حتی کودکان نیز از پدران و شوهران بیشتر میفهمند و به آنها [در آگهیهای تلویزیونی] یاد میدهند که چگونه در مصرف گاز احتیاط کنند، در مصرف آب و برق صرفهجویی کنند، در کدام بانک سپرده بگذارند، برای آتیه فرزند کدام بیمه را برگزینند و ...، بدیهی است وقتی جای زن و مرد عوض شد، دخترهای سریالی نیز مجبور میشوند که جور چنین مردهایی را بکشند، با سواد باشند، اجتماعی باشند، مدیر و مدبر و کاری باشند، عاقل باشند و مرتب خرابکاریهای خانوادگی و اجتماعی مرد را جبران کنند، به او امید و انگیزه دهند، بدهیهایش را پرداخت کنند، دنبال خانهی مناسب جهت خرید یا اجاره بگردند، از پسانداز، یا کمک پدر یا وام بانکی قسط خانه را بدهند و ... (؟!) خلاصه فریب این تبلیغات را نخور و مرد باش. دخترای خوب این الگوهای سریالی را نمیپسندند و به دنبال شوهر واقعی هستند.
8- دخترها، بیشتر از آن که باور کنند، دوست دارند که باور کنند (شاید هم به همین خاطر به رغم احساس زرنگی، زود گول میخورند)، لذا سعی کن برای خودنمایی و جذب، دروغ نگویی، وعدهی تو خالی ندهی و آیندهی رؤیایی ترسیم نکنی. چون اگر میداند این حرفها پشتوانهای ندارد، اما سعی میکند باور کند و همین امر دلیل میشود که متوقع تحقق وعدههایت باشد و حق هم دارد. دنیا رو میزیزم به پات، اولش نان و عشق میخوریم و بعد برایت ویلا و برج میسازم، و ... حرف مفته، اجاره خونه رو هم نمیتونی بدی.
9- یکی از روشهای دخترها برای [به اصطلاح] طور کردن پسرهای خوب و ساده لوح این است که تا فرصتی برای گفتگو پیدا میکنند، خود را اسیری بیپناه در سیاه چال پدری ظالم، برادری جاهل و مادری ناتوان و مظلوم نشان میدهند. اصلاً باور نکن. اینها بیشتر فیلم هندی میبینند. میخواهند احساس زوروئی پسر را تحریک کنند تا بگوید: «هر چه بتوانم برای نجات تو از این سیاه چال انجام میدهم و روزی با یک اسب سفید میآیم و تو را فراری میدهم». بعضی وقتها هم سعی میکنند رگ غیرت پسر را بجنباند و نمایش میآیند که فلانی مزاحم من است، به زور میخواهند مرا به پسر عمویم که مرد خشن، کلاهبردار و زنبازی است بدهند، پدرم میگوید حتماً باید از ایران بروی و ... . خلاصه اینها را هم اصلاً باور نکن، چون دخترهای خوب و مطلوب برای ازدواج و همسری، اساساً به این شیوههای فیلمها و سریالهای ایرانی با ژانر و سبک هندی متوسل نمیشوند.
10- اگر ساعت دو بعد از ظهر، تو ظل آفتاب و گرمای 38 تا 42 درجه یا سرما و برف و بوران دیدی که دخترکی مثل شبنشینیهای کلوپهای فرنگی، صورت خودش رو زیر ریمل، رژ، کرم پودر و ... گم کرده و بوی عطرش رگهای بینیات رو پاره میکنه، رویت را برگردان و فریب نخور. او اصلاً دختر مناسبی برای ازدواج نیست. نه این فکر کنید خدایی ناکرده دختر بدی است، خیر. بلکه دختر سبک عقلی است و در زندگی بیچارهات میکند. دخترای عاقل و اهل زندگی، هیچ وقت اینطوری در خیابان و مجامع ظاهر نمی شوند. آخر خرید سیبزمینی و پیاز تو بازار تره بار، یا فراگیری زبان انگلیسی تو آموزشگاه، یا ایستادن در خیابان به انتظار یک تاکسی جوانمرد که فقط دربستی سوار نکند، که این همه آرایش نمیخواهد. اگر کار خوبی بود، اروپاییها که سازندگان و صادرکنندگان اصلی این لوازم هستند، خودشان استفاده می کردند.