با این که امروزه در مقایسه با گذشته، بیشتر کارها با ماشینهاى مختلف انجام مىگیرد، اما شکایت از خستگى افزایش یافته است.
دائماً جملاتى مىشنویم با این مضمون: «وقتى از اداره به خانه مىآیم گویى شیره جانم کشیده شده است» و یا «با وجود این که به مقدار کافى خوابیدهام ولى صبحها همیشه کسل و خستهام» به طور کلى خستگى را به سه دسته تقسیم کردهاند.
خستگى بدنى
در نتیجه فعالیت و به کارگیرى زیاد عضلات به وجود مىآید. در این نوع خستگى دى اکسیدکربن و اسید لاکتیک خون افزایش مىیابد که در نهایت سبب تحلیل نیرو و انرژى مىشود. ولى در عوض رخوت لذت بخشى را به دنبال دارد. معمولاً بعد از یک راهپیمایى طولانى دچار این خستگى مىشوید. از بین بردن آن به طرز ساده و سریعى صورت مىگیرد. کافى است با استراحتى که به بدنتان مىدهید انرژى دوباره را به ماهیچههایتان برگردانید امروزه خستگى پیش از آن که نتیجه پرکارى و فعالیت زیاد باشد، به کم کارى بدن مربوط مىشود. افزایش فعالیت بدنى کمک مىکند تا انرژى راکد به جریان بیفتد و همین امر به مقدار زیادى از بروز خستگى جلوگیرى مىکند.
خستگى ناشى از بیمارى
این نوع خستگى نتیجه اختلال بدنى است که این اختلال مىتواند یک بیمارى ساده، نظیر سرماخوردگى و یا ناراحتى جدىترى باشد. البته نشانههاى دیگرى هم وجود دارند که دال بر علل واقعى خستگىاند ولى شخصى که مدتى مدید و طولانى احساس ضعف و خستگى کند، حتماً بایستى معاینه دقیق و کامل بدنى شود.
خستگى روانى
مشکلات و تضادهاى عاطفى، مخصوصاً اضطراب و افسردگى در اکثر موارد، سادهترین علل خستگى مداومند. این نوع خستگى مىتواند یک مکانیسم دفاعى براى روبهرو نشدن و مقابله نکردن با یکى از موارد افسردگى، و یا سرپوشى بر تضادهاى عاطفى باشد. فىالمثل اگر شما به شغلتان علاقهاى نداشته باشید و یا از ازدواجى که کردهاید راضى نباشید، معمولاً احساس خستگى مىکنید. به عبارت دیگر چنانچه احساسات ناخوشایند به طرز روشن و بارزى بیان نشوند، اغلب به صورت نشانههاى بدنى که خستگى یکى از عادىترین آنهاست، بروز مىکند. روانکاوى معتقد است که: «بسیارى از افرادى که دچار خستگى مفرطند به هیچ عنوان از افسردگىشان مطلع نیستند آنها قبل از آن که در پى یافتن عامل افسردگىشان باشند بیشتر به خستگى و مسائل جسمىشان فکر مىکنند در حالى که نمىدانند این افسردگى است که خستگى را موجب مىشود.»
یکى از نمونههایى که مىتوانیم در این زمینه ذکر کنیم «سندرم کدبانوى خسته از کار» است. بسیارى از گرفتاران این عارضه، مادران جوانىاند که به سبب نگهدارى از کودکانشان، یا رتق و فتق امور منزل و آشپزى و این که هم صحبت و سرگرمى مناسبى ندارند، دائماً از یکنواختى امور احساس کسالت و خستگى مىکنند. چنین کدبانویى ممکن است باطناً رنجیده باشد و به شاغل بودن همسرش رشک بورزد و البته براى داشتن چنین احساساتى خود را سرزنش کند اما از آنجایى که سعى نمىکند مسائلش را حل و فصل کند، دچار خستگى مفرط مىشود. به علاوه امروزه به علت آن که یک سوم مادران شاغلند، این سندرم ممکن است به خاطر نقشها و مسئولیتهاى متفاوتى که به عهدهشان است بروز کند و اغلب احساس گناه ناشى از عدم مراقبت و توجه کافى به فرزندانشان با خستگى بدنىشان توأم مىشود. به علاوه خستگى عاطفى ایجاد شده ممکن است با ناراحتىهاى مربوط به خواب، که از تضادهاى روانى ریشه گرفتهاند همراه شود. فىالمثل فردى ممکن است دچار بیخوابى شود دیگرى شاید به اندازه کافى هم بخوابد ولى شب هنگام آنقدر در رختخواب غلت بزند و کابوس ببیند که در نتیجه صبح با کوفتگى و خستگى از رختخواب برخیزد. یافتن ریشه مشکل عاطفى، نخستین گام اساسى در درمان خستگى روانى است و همین به تنهایى در کاهش آن مىتواند نقش مثبتى ایفا کند در غیر این صورت در بعضى موارد روان درمانى لازم مىشود. ولى راهى هم وجود دارد که مىتوانید شخصاً علیه خستگى مداوم و متناوبتان انجام دهید. ویتامینها و آرام بخشها اغلب راه حل مسأله نیستند. قرصهاى خوابآور نیز فایدهاى ندارند و البته مقدار زیاد کافئین مىتواند سهم مهمى در ایجاد و تشدید اضطراب داشته باشد. بنابراین مىتوانید طریق زیر را به عنوان درمان اساسى به کار برید:
1. قند کم و پروتئین زیاد
چنانچه صبحانه مختصرى مىخورید و یا اصولاً عادت به خوردن غذا در روز ندارید، پس انتظار این را هم داشته باشید که چند ساعت از روز گذشته، خستگى به سراغتان بیاید و این به علت آن است که مقدار قند خونتان که انرژى مغز و بدنتان وابسته به آن است کاهش مىیابد و اگر صبحانهاى با مقدار قند کم ولى پروتئین زیاد مصرف کنید یقیناً در طول ساعات اولیه روز، خونتان ذخیرهاى ثابت و مفید از قند خواهد داشت که این شیرینى به تدریج در طى روز مصرف مىشود. اضافه وزن نیز عامل دیگرى است که موجب خستگى جسم و روان مىشود، داشتن وزن نرمال کمک زیادى مىکند تا کمتر دچار خستگى شوید.
2. ورزش
ورزش به مراتب بیش از قند و شیرینى تولید انرژى مىکند. ورزشهایى که روى اصول و قاعدهاند، نظیر دویدن، شنا کردن، قدم زدن و دوچرخه سوارى به شما کمک مىکند تا از عهده کارهاى مشکلتر برآیید. به علاوه ورزش احساس آرامشى به انسان مىدهد که به یارى آن مىتوان در برابر هیجانات زندگى، خونسردى و انعطاف بیشترى از خود نشان داد. ورزشى که قبل از خواب انجام شود یقیناً در داشتن خواب راحت مؤثر است.
3. خواب
چنانچه خستگىتان ناشى از کم خوابى است، راهحل بسیار سادهاى وجود دارد: سعى کنید زودتر به رختخواب بروید. براى از بین بردن بىخوابى و دیگر اختلالات خواب به هیچ وجه از قرصهاى خوابآور و یا دیگر مسکنها استفاده نکنید، زیرا اینها باعث تشدید ناراحتى مىشوند.
4. خودشناسى
چنانچه براى کارهایى که در پیش دارید برنامهریزى مىکنید، سعى کنید انجام امور دشوارتر را به زمانى اختصاص دهید که سرحالید. عده زیادى از افراد سحرخیز، هنگام ظهر دیگر تاب و توان چندانى ندارند و خستهاند و بسیارى دیگر عصرها، بیشترین و مفیدترین بازده کارى را دارند. بنابراین خودتان را خسته نکنید بکوشید تا نردبان ترقى و موفقیت را با گامهاى مثبت و آهستهاى طى کنید. اوقاتى را که انرژى بیشترى براى کار کردن دارید، شناسایى کرده و بر اساس آن برنامهریزى کنید.
5. دورههاى تنفس و استراحت (زنگ تفریح)
مهم نیست که شغلتان تا چه اندازه جالب و دوست داشتنى است.
چنانچه تمدد اعصاب کنید هر چند وقت یک بار به خود استراحتى بدهید، مىتوانید کارتان را با بازدهى هرچه تمامتر انجام دهید.
ضمن استراحتى که در حین کار به خود مىدهید به جاى خوردن چاى و بیسکویت، به ورزش و قدم زدن و تمرکز نکردن بپردازید و سعى کنید افکار دلنشین را جانشین ناراحتىهاى زندگى کنید. باشد که با به کار بستن تدابیر ذکر شده روح تازهاى در کالبدتان دمیده شود.
کلید خوشبختى
فقط به چیزهایى که مىخواهید فکر کنید و تنها درباره همانها حرف بزنید.
تنها رؤیاهاى بزرگ مىتوانند روح انسانها را به حرکت درآورند.
از کسانى که افکار منفى دارند، دورى کنید، چرا که روحیهتان را ضعیف مىکنند.