مقام معظم رهبری
مرحوم مطهری عمیق ترین ، عالم ترین و منطقی ترین فردی بود که ما می شناسیم . از همه ی کسانی که در این شیوه اندیشه ی روشنفکرانه ی اسلامی کاری کردند و زحمتی کشیدند و خدمتی کردند ، مرحوم مطهری عالم تر و فاضل تر و عمیق تر بود . علاوه بر این که آدم فاضل و عمیقی بود ، بسیار هم پرکار بود ، یعنی آدمی نبود که بنشیند تا یک وقتی پیش بیاید و یک کاری انجام بدهد ، مرتب مشغول کار بود ، هم می نوشت ، هم سخنرانی می کرد . نوشته ی ایشان و سخنرانی های ایشان هر دو مثل درس بود .
آیت الله طالقانی
اندیشمند محقق که عمری را یکسر در تحصیل و تحقیق و تألیف و تعلیم و تبیین معارف اسلام گذراند ، به شهادت نایل شد و چشم از جهان فرو بست همان که در سوگ شهدا فلسفه ی شهادت را در منابر می سرود و آرزوی چنین مرگی را داشت ، برای آخربن بار جبین خونین و چهره ی گلگونش را به خاک سایید و بیش از پیش مطهر شد و در بدرقه ی هزاران شهید ما رفت و سپس رجوع الی الله و الی جنه المأوی .
استاد علامه طباطبایی
مطهری یک هوش فوق العاده ای داشت و حرف از او ضایع نمی شد . حرفی که می گفتیم به مغزش می زسید . علاوه بر مسأله ی تقوا و انسانیت و جهات اخلاقی که انصافا – داشت ، ما یک هوش فراوانی هم داشت و هر چه می گفتیم هدر نمی رفت ، مطمئن بودم که هدر نمی رود . این عبارت عبارت خوبی نیست ، بنده وقتی که ایشان به درسم می آمدند ، حالت رقص پیدا می کردم از شوق و شعف ، به جهت این که انسان می داند هر چه بگوید هدر نمی رود و محفوظ است .
آیت الله فاضل لنکرانی
مطهری تنها کسی است که توانسته مشکل ترین مسائل علمی را در قالب الفاظ ساده ، به نحوی که حتی یک « واو » نه زیاد باشد ، نه کم ، در قالب عبارت ساده بیان کند . هر کسی که مختصر آشنایی با این مسائل داشته باشد ، می تواند از این کتاب ها بهره مند شود . البته این ویژگی در مقایسه با سایر کتاب ها مشخص خواهد شد .
شهید آیت الله دکتر بهشتی
مرحوم مطهری نقشی موثر و پربار بر روی جوانان داشت ، چون از یک سو با مطالعه روی مسائل مورد نیاز تحصیل کرده ها و دانشگاهی ها و یافتن پاسخ های منطقی و اسلامی به آنها و عرضه آن پاسخ ها به این نسل ، خود به خود پیوند نزدیک تری میان خودشان و اسلام و این قشر به وجود می آوردند و از این طریق به طور طبیعی ایشان که روحانی بودند با این جوانان بیشتر نزدیک می شدند و بیشتر با هم جوش می خوردند . و از یک طرف در این گفت و گوها و برخوردها و سؤال ها و جواب ها و بحث ها با پی بردن به معماهایی که از نظر فکری سر راه نسل جوان علاقه مند به اسلام قرار می گرفت و منتقل کردن این ها به روحانیون دیگر و حوزه ها ، باز یک زمینه ی طبیعی برای رشد این پیوند را فراهم می کرد .
شهید محراب آیت الله صدوقی
هنگامی که امام پاریس تشریف داشتند و بنده هم در خدمت امام بودم ، آنچه فهمیدیم این بود که امام به فکر بکر مرحوم آیت الله مطهری بی نهایت اعتماد داشت و در کلیّه ی کارهای مربوط به پیروزی انقلاب با ایشان هم در شور قرار می گرفت .
آیت الله جوادی آملی
استاد از لحاظ روحی و اخلاقی ، در یک کلام اهل واقعیت بود ، مرد حق و واقع بود . مردم عموما – حرف هایی را که می زنند خود عمل نمی کنند یا به همه ی آنها عمل نمی کنند ؛ ولی اهل واقعیت اعمالی را که انجام می دهند ، محسّناتی را که دارند ، و فضایلی را که بدان آراسته اند ؛ ده یک یا صد یکی اش را نیز بیان نمی کنند . در تمام سال هایی که ما تقریبا – همه روزه به غیر از درس نیز در ارتباط های دیگر خدمتشان بودیم ، یک کلام و یک جمله و یک حرکت که از آن بوی تظاهر به زهد و تقدس استشمام شود در کلامشان نبود . همیشه رفتاری عادی داشتند و حال آنکه سرتاسر زندگیشان تقوی و تهذیب نفس بود .
حجت الاسلام شهید دکتر مفتح
استاد مطهری در تاریخ معارف اسلامی هیچ گاه فراموش نمی شود . « مرحوم شلتوت » یک مطلبی دارد ، می گوید که به حجاب معاصرت یک پرده ای است که جلوی درخشش افراد را در زمان خودشان می گیرد .
یعنی اگر انسان با یک شخصیت علمی هم زمان و معاصر است چون هم زمان است نمی تواند عظمت آن را درک کند ؛ اما هر مقدار که زمان می گذرد و این حجاب کنار می رود عظمتش تجلّی می کند . و مرحوم مطّهری در حجاب معاصرت بود .
شهید حجت الاسلام محلّاتی
بارزترین و مهم ترین خصوصیت شهید مطهری تعبّد او به اعتقادات و احکام اسلامی بود . و به این دلیل ، و نیز به خاطر تسلّط و چیرگی فراوانش در علوم اسلامی ، انحرافات را قبل از دیگران می شناخت و با آنها مبارزه می کرد .
آیت الله مهدوی کنی
صفت نفس مطمئنه در استاد شهیدمان مرحوم مطهری بارز و نمایان بود . می دانید اطمینان خاطر به این است که حوادث آدم را متزلزل نکند و نلغزاند . عدّه ای هستند که در مسیر هستند لکن به صرف برخورد به یک حادثه و یک فتنه و خلاصه یک وضع فوق العاده ازراه باز می مانند . آنجا است که انسان های معمولی پایشان می لغزد و محکوم جو و جریانات می شوند و نمی توانند شخصیت خود را حفظ کنند ؛ ولی آنها که نفوس مطمئنه دارند و خود را ساخته اند ، اینها محکوم محیط نمی شوند .
آیت الله موسوی اردبیلی
رفتار بسیار جالبی داشت ، با شاگرد ، دوست ، آشنا ، بیگانه . و از نظر فضایل اخلاقی دارای فضایل اخلاقی زیادی بود . برخوردش ، صحبتش ، رفت و آمدش ، دوستی هایش ، موضعگیری هایش همه و همه روی موازین شرعی بود . حساب شده و اسلامی . فروتن بود ، متواضع بود ، حقوق دیگران را بسیار محترم می شمارد و هیچ گاه اثری از تکبّر در ایشان ندیده بودم با همه رفتارش یک رفتار انسانی کامل و مسلمان بود .
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی
مثل یک پاسدار دقیق و نگهبان همیشه بیدار مواظب بود که خواب زده ها ، شرق زده ها و مارکسیست زده ها اگر بخواهند چیزی به نام اسلام وارد جریان فکری مسلمین کنند ، دفع نماید . نوشته های ایشان شاهد این جریان است ؛ حواشی که بر کتاب روش رئالیسم دارند و نوشته های بعدی شان و حتی در مسائل اجتماعی مثلا – حقوق زن و چیزهایی از این قبیل هم خیلی مقیّد بود که اصالت معارف اسلامی را حفظ بکند . البته نسبت به چیزهای وارداتی اگر حرف حسابی بود و منافاتی با اسلام نداشت ، هیچ تعصب به خرج نمی داد . این افکار به عنوان یک دستاورد فکری انسانی برای ایشان قابل قبول بود .
آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی
در برابر فضل و کمال و لیاقت در هرکس یافت می شد – حتی آنان که از راهش جدا بودند – خاضع بود و انصاف می داد و حتی به زبان می آورد . بارها راجع به بعضی از رجال سیاسی و روحانی از او می شنیدم که : « فلان کس گرچه زیربنای فکری سیاسیش انگلیسی است ، اما دارای چنین صفات و فضایلی است . » این نوع داوری خود حاکی از چند فضیلت است : واقع بینی ، انصاف ، دلبستگی به فضیلت ، حق گویی و تسلط بر اعصاب ، چه بسیارند کسانی که اگر با کسی اختلاف نظر دارند یا عیبی در او سراغ دارند ، همه ی خصلت ها و اوصاف خوب او را ندیده می گیرند و بناحق درباره اش قضاوت می کنند .
استاد محمد رضا حکیمی
مرحوم مطهری با قرآن کریم انس بسیار داشت . از سخنرانی ها و گفتارهای تفسیری وی این امر به خوبی مشهود است . در فهم نکات تعبیری قرآن نیز دستی داشت . این چگونگی از دقت و ممارست و ذوق نیرومند و مطالعه ی تفاسیر حاصل می گردد .
شهید دکتر محمد جواد باهنر
عجیب بود ، کمتر مسأله فلسفی ، اجتماعی ، سیاسی و تاریخی بود که در محضر ایشان مطرح بشود و استاد فورا – یک قطعه ی تاریخی ، یک روایت ، یک آیه ، یک قطعه از فلان فیلسوف و نویسنده یا یک قطعه از فلان جامعه شناس به عنوان شاهد آن مسأله اقامه نکند ، گویی یک فرهنگ سیار بود .
آیت الله صانعی
بنده خودم از کسانی هستم که با این که مقداری طلبگی کرده ام ، چهار تا کلمه هم بلدم ، اما سابقه ندارد یک جا از سخنرانی شهید مطهری ملول شوم ، وقتی گوش می دهم می بینم کلمه به کلمه اش فایده است ، کلمه به کلمه اش درس است . برای انسان دو دقیقه حرف می زند ، ده تا باب علمی برای انسان باز می شود .
آیت الله امینی
مطهری مثل آن اسلام شناسان روشنفکر نبود که معنویات و تعبّدیات را کوچک بشمارد و پشت پا به آنها بزند ، بلکه موازی با مبارزه با جمود و تحجّر فکری از آنها هم حمایت می کرد .
حجت الاسلام سید محمد خاتمی
گر چه کار اصلی آن بزرگوار فلسفه بوده اما تقریبا – در تمام رشته های معارف اسلامی صاحب نظر و در بعضی از آنها در قله های بلند اجتهاد بود ؛ جامعیت در فقه ، در فلسفه ، در تفسیر ، در کلام ، در تازیخ ، در مسائل اقتصادی ، در اجتماعیات و در سایر رشته ها که تنوع آثار شهبد مطهری گویای این مسأله است و تمام آثاری که در این رشته ها نوشته است از عمق کافی برخوردار است .
آیت الله مشکینی
ایشان هنگامی که وارد تحصیل شدند ، جوان بسیار خوش استعدادی بودند . آن وقت ها که ما ایشان را می شناختیم ، فکر و استعداد و ادراکشان بسیار قوی و خوب و میان رفقا نیز ممتاز بود . یکی دیگر از امتیاز ذاتی که بنده در ایشان دیدم ، این بود که مطلبی را که دریافت می کرد ، فورا – در آن دقت می نمود و رشد می داد و مطلب را تکمیل می کرد و به بیان بهتر و برتری بازگو می نمود .