انسان موجود شریفی است که از اول عالم خلقت تا الان کسی او را آنچنان که باید نشناخته است. افرادی هم که دربارهی انسان کنجکاوی و پژوهش کردهاند، در پایان گفتهاند: «انسان؛ موجود ناشناخته».
انسان یک بُعد جسمانی و ظاهری دارد و یک بُعد ملکوتی و آسمانی. تنها کسانی میتوانند انسان را تعلیم و تربیت کنند که او را بشناسند. این طور که از آیات شریفهی قرآن و مکتب انبیاء برمیآید، شناخت انسان با توجه به این بُعد غیبی و ملکوتیاش، در انحصار انبیاء و ائمه علیهمالسلام است. ایشان از ناحیهی خدای متعال انسان را کاملاً میشناسند و لذا مأموریت دارند که انسان را تربیت کنند. وظیفهی اصلی انبیاء تربیت آدمی است و لاغیر. البته کارها و خدمات دیگری هم دارند، اما وظیفهی اصلی انبیاء همانا تربیت انسانها بوده تا آنها را به مقام والای خودشان برسانند.
قرآن میفرماید مقام انسان از همهی موجودات بالاتر است. لذا مربی او هم باید خیلی بالا و والا باشد. قرآن انسان را مسجود فرشتگان معرفی میکند و در این باره تعبیر «کُلّهُم أجمعون» (سورهی ص، آیهی 73) را به کار میبرد. یعنی همهی فرشتگان و حتی فرشتگانی چون جبرئیل و میکائیل که مقام عالی دارند، در مقابل انسان و در برابر حضرت آدم تعظیم کردند. همین انسان همواره بین دو دعوت قرار دارد؛ یکی دعوت شیاطینِ جن و إنس و دیگری دعوت فرشتگان و انبیاء. انسان دائماً بین این دو بالا و پایین میرود تا این که جذب مکتب انبیاء یا جذب راه و روش شیاطین شود. از اول خلقت تا الان نیز أکثرهم لایعقلون بودهاند. یعنی بیشتر افرادِ بشر جذب شیاطین شدهاند. قرآن اما یک دسته را استثناء میکند که خود شیطان نیز قبول کرده و آن، بندگان مُخلَص (به فتح لام) خداوند است.
اگر انسان به دنبال تربیت شدن و ساخته شدن باشد، باید بداند که راهش نزدیکی به انبیاء الهی است. هرچه انسان به انبیاء نزدیک شود و به مکتب آنها اعتنا کند، ساخته و باکمالات میشود و هرچه از انبیاء فاصله بگیرد، حتماً به سمت جهل و نادانی و فساد خواهد رفت. این که قرآن در آیهی شریفهی «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس» (سورهی روم، آیهی 41) میگوید که فساد در دریا و خشکی، یعنی در تمام سطح دنیا گسترش پیدا میکند، به واسطهی کارهایی است که بنیآدم میکند. هیچ وقت نمیگوید گوسالهها یا گوسفندها یا گربهها این فساد را ایجاد میکنند، بلکه انسان است.
انسان است که دنیا و آخرت را آباد میکند و در بهشت بر دیگران شرافت دارد، منتها «قلیلٌ مِن عِبادی الشَّکُور» (سورهی سبا، آیهی 13) خیلی کم هستند از افراد انسان که جذب انبیاء شده باشند. اگر انسان از جاذبهی زمین خارج شود و مثلاً به سمت کُرهی ماه برود، به ماه که نزدیک میشود، جاذبهی ماه او را میکشد و اگر وسط واقع شود، نه جاذبهی ماه او را میکشد و نه جاذبهی زمین. تا آخرش که یا جذب زمین میشود یا جذب کرهی ماه. انسان دائماً این گونه است. یعنی دائماً شیاطین جذبش میکنند، انبیاء علیهمالسلام هم دائماً جذبش میکنند تا این که این انسان جذب کدامیک شود. این مسألهی پیچیدهای نیست. ادامه مطلب...